جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

چگونه تغییر نکنیم؟

نمی‌دانم چند ساله بودم که برای اولین بار نام خانم هیلاری کلینتون را شنیدم اما به یاد دارم که تا مدت‌ها گمان می‌کردم او خواهر بیل کلینتون است.

مانی که متوجه شدم او همسر بیل است بسیار متعجب شدم. تعجب وناخشنودی از این‌ که چرا باید زنی باسواد و مستقل و از آن مهمتر سیاستمداری بلندپایه، به نام خانوادگی همسرش نامیده شود. شاید علت اصلی ناخشنودی این بود که بعضی می‌گفتند زن پس از ازدواج، حاضر است به همان آسانی که نام خانوادگی‌اش را تغییر می‌دهد، دینش را هم تغییر دهد.

البته میزان بالای انعطاف‌پذیری زنان که ریشه در روحیه‌ی عاطفی‌شان دارد، نه بر کسی پوشیده است و نه قابل انکار اما این میزان از بی‌ثباتی و وابستگی که برای زن تعریف می‌شد، در نوجوانی خاطرم را مکدر می‌نمود.

بعد خودم را دلداری می‌دادم که این مساله احتمالا مربوط به بلاد کفر است چون در مملکت ما نه نام خانوادگی بانوان بعد از ازدواج تغییر می‌کند و نه لزوما عقاید و سبک زندگی آنها. طبق اخبار واصله، زنان زیادی در طول تاریخ بوده‌اند که برای تغییرکردن یا تغییرنکردن، تصمیم جدی خود را عملی کرده‌اند و از هیچ بنی‌بشری هم حرف‌شنوی نداشته‌اند.

اکنون که مدتی است تغییرات مهمی در زندگی‌ام اتفاق افتاده، اندیشیدن و نوشتن درباره تغییر برایم جدی‌تر از قبل شده و طبق معمول، مساله جنسیت و تاثیر آن بر میزان تغییر نیز از نظرم دور نمانده است.

سوالاتی از این دست که:

کی باید تغییر کنیم؟

چگونه تغییر کنیم؟

یا اصلا چقدر می توانیم تغییر کنیم؟

همواره در بخشی از نوشته‌های روزانه‌ام خودنمایی می‌کنند.

در نهایت آنچه از مقایسه‌ی شواهد موجود دستگیرم شده این است که در این مورد هم مثل بسیاری از کارهای انسان، «چرایی» ست که «چگونگی» را تعیین می کند و بر پاسخ تمام سوالات تاثیر می‌گذارد.

 

فاطمه‌ایمانی

.

Related Reports

0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها